03
آبانلایحه دفاعیه در پرونده استرداد وجه
قاضي محترم شعبه دادگاه عمومي حقوقي شهرستان اصفهان (مجتمع قضائي مرحوم هاشمي شاهرودي)
با سلام و احترام درخصوص لايحه تقديمي وكلاي محترم خوانده (آقاي........) به استحضار مي رساند:
همانطور كه از لايحه وكلاي خوانده مشخص است ايشان واريز كل وجوه مورد ادعاي موكل را پذيرفتنه اند ليكن ادعاي خوانده مبني بر استرداد وجه به موكل و عدم مديونيت ايشان كذب محض است و مورد قبول موكل نمي باشد به شرح ذيل :
1. مبدا و مقصد فيش هاي واريزي مورد استناد به نام خوانده و موكل نمي باشد و معلوم نيست بر چه اساس خوانده و وكلاي محترمشان مدعي پرداخت و استرداد وجه هستند. حتي فيش ها و پرينت ها بانكي نيستند و به تاييد يا مهر بانك هم نرسيدند و به نظر دستي تهيه شده و تايپ شده اند و چون وكلا در جلسه رسيدگي حضور نداشتند هيچ مدرك اصلي به دادگاه هم ارائه نشده است و مدرك كپي نمي تواند جز مستندات و دفاعيات خوانده محسوب شود. ضمن اينكه در عين حال مدارك ابرازي موكل مصون از هرگونه ايراد مي باشد و مورد تاييد خوانده ميباشد. همچنين منشا ادعاي اينكه آقاي .........در كجا دستور پرداخت وجه به حساب موكل داده اند مشخص نيست.
2. فارق از ادعاهاي خوانده مبني بر صرف هزينه و انجام برخي امور براي انجام سرمايه گذاري كه اصلا مورد قبول موكل نمي باشد ادعاي ايشان مبني بر استرداد وجه اقرار ضمني بر اين مسئله هست كه در هر صورت قرار بر اين شده كه پول موكل بايد استرداد مي شده است و هيچ عمل تجاري انجام نشده است.
3. همانطور كه از لايحه و پيام هاي .... برادر موكل مشخص است خوانده با برادر موكل نيز مراودات مالي داشته است و برادر موكل نيز از ايشان خواسته پولش را مسترد كند كه حسب ظاهر خوانده اين كار را كرده و به هر حال پول موكل در اين بين مسترد نشده است و خواسته موكل هم دقيقا همين است كه پول ايشان هم مسترد شود.
4. در رابطه با واريز وجوه ضمن اينكه اين وجوه اصلا از حساب خوانده واريز نشده و موكل قبول ندارد ، موكل حساب بانكي از خود و به نام خود دارد و چه دليلي داشته كه بخواهد به حساب ديگري واريز شود و ادعاي اينكه به دستور موكل به حساب اين اشخاص واريز شده هم بلا دليل مي باشد و اين ادعا مورد قبول نيست.
5. اينكه خوانده حسب الاقرار بيش از مبلغ خواسته (618 ميليون تومان ) را به برادر موكل كه حسب الاقرار شريك اين امر تجاري بوده مسترد كرده و از پيام ها مشخص است اين امر به سختي و حتي تهديد برادر موكل محقق شده خود حاكي از اين موضوع است كه خوانده هيچ كار تجاري نكرده است و در نهايت بعد از چند سال كه ارزش پول بسيار كم شده فقط پول هاي برادر موكل را مسترد كرده و بابت واريزي هاي موكل نيز هيچ عمل تجاري انجام نشده يا اساسا خوانده قصد چنين كاري را نداشته و هدف خوانده كاملا مشخص و متاسفانه در بازار بسيار شايع است و در هر صورت حاضر به استرداد وجه نمي باشد. لذا اكنون خواسته موكل حسب ماده 265 قانون مدني استرداد اين وجوه مي باشد.
6. در رابطه با ثبت شركت نيز مستحضريد متاسفانه اين عمل با كمترين هزينه ممكن است حتي با مبلغ زير يك ميليون هم ميتواند شركت ثبت كرد و قرارداد ثبت شركت نيز مورد قبول نيست و واريزي موكل بسيار بيشتر از اين مبالغ ناچيز است و در نهايت معلوم است ثبت شركت هدف غايي موكل نبوده و اعمال خوانده صحنه سازي براي اخذ پول بوده است.
7. براي مخارج مورد ادعاي خوانده مثل ثبت شركت و تجهيز دفتر خوانده حتي يك رسيد واريز وجه از حساب خوانده پيوست نشده و مورد قبول موكل نمي باشد.
8. از مجموعه وظايفي كه در لايحه خوانده اشاره شده مشخص است از صفر تا صد سرمايه گذاري با خوانده بوده ليكن همانطور كه اشاره شد صرفا حسب ادعا قسمت ناچيز ي انجام شده است به هر حال تجارتي انجام نشده ولي در حال حاضر با توجه به لايحه خوانده مشخص است موكل مثل برادرشان راضي شده كه اصل پول خود و خسارتش را بگيرد و قيد اين ادعاها ي شراكت صوري را زده است.
9. در رابطه با جلب ثالث با توجه به اينكه خوانده رسيدي مبني بر اينكه از حساب خود پولي به حساب افراد ثالث واريز كرده باشد ارائه نكرده ه و هيچ مدركي دال بر دستور پرداخت به اين افراد نيز ارائه نكرده و اين وجوه به حساب موكل واريز نشده مسلم است طرح اين دعوي جهت ايجاد اطاله و تاخير در رسيدگي به دعوي اصلي مطرح شده است لذا حسب ماده 139 آيين دادرسي مدني تقاضاي تفكيك اين دادخواست از دعوي اصلي مي شود. پ
10. همانطور كه مشخص است همه وظايفي كه در لايحه خوانده ذكر و ليست شده صرفا به حرف هايي جهت جلب اعتماد موكل بوده كه هيچ گاه عملي نشده و بعد از دريافت پول نه از اصل پول خبري شده نه از امور تجاري و سود يا سرمايه گذاري و همه اين موارد فريبي بيش نبوده و بس!!! و اگر خوانده عملي انجام داده بود مسلما در اين چند سال بايد يك بايگاني كامل و مفصل از مشتريان ، سفارشات روابط مالي و غيره به دادگاه ارائه ميكرد نه صرفا چند پيام و چند واريزي با ادعاي استرداد وجه !!! لذا همه ادعاهاي خوانده بي اساس و كذب است و همانطور كه ذكر شد صرفا با قصد تصاحب بلاوجه اموال موكل بوده و لاغير.
لذا از محضر عالي ضمن درخواست تفكيك پرونده جلب ثالث جهت جلوگيري از تاخير و اطاله دادرسي به شرح فوق ، درخواست محكوميت خوانده به شرح ستون خواسته مي شود. رضا زيرك باش وكيل آقاي .....سپاس
- توسط : رضا زیرک باش
- 03 آبان 1402