15
تیرنمونه لایخه خلاف بین شرع
ریاست محترم دادگستری کل استان اصفهان
با سلام و عرض ادب در خصوص دادنامه اصداری شماره 140109390006734254 شعبه 132 کیفری دو اصفهان (به پیوست) کلاسه 0100392 اصفهان به استحضار می رساند:
اینجانب ...ر خواهان اعاده دادرسی هستم و خوانده اعاده دادرسی نیزخانم ا ... می باشد.
علت درخواست ؛ رای اصداری بر خلاف شرع بین صادر شده است
به شرح ذیل:
دادنامه مذکور با مسلمات بین فقه و شرع مقدس اسلام خاصه اصول و قواعد فقهی مذهب تشیع شامل؛
1. شرایط شرعی شهادت شاهد ،2. تحقق لوث ، 3. قاعده البینه الی المدعی و4. بر اساس اکاذیب و دروغ صادر شده و کاملا بر خلاف موازین و مسلمات شرعی است لذا از محضر عالی تقاضای نقض دادنامه و صدور رای بر برائت اینجانب می شود
در ابتدا شرح ما وقع
جهت تبیین موضوع ارائه سپس موارد خلاف بین شرع به استحضار عالی می رسد.
شرح ماوقع؛ اینجانب کارمند دولت ... اصفهان می باشم و در زمان فراغت کاری به طور محدود به کار تجارت برنج شمالی نیز می پردازم. چند سال پیش از سوی فرزند شاکیه که در آن زمان رستوران داشت ، سفارش 4 تن برنج داشتم که برنج در منزلشان تحویل و چک هایی از اشخاص دیگر به اینجانب بابت برنج ها دادند و از فرزندشان نیز فاکتور داشتم. لیکن چک ها بلامحل بود و پس از مراجعات مکرر و سپس شکایت و صدور رای ، حکم جلب فرزند شاکیه را اخذ نمودم. فلذا جهت جلب فرزند ایشان به آدرس محل سکونتشان که یکجا بود یعنی همان منزل شاکیه به همراه مامور مراجعه نمودم و سپس باتنظیم صورتجلسه به همراه مامور بدون هر گونه در گیری محل را ترک مینمودم. تا اینکه متوجه شدم شاکیه اقدام به شکایت واهی ضرب وشتم از اینجانب کرده و تهمت هایی بی اساسی مبنی بر ضرب و جرح وتوهین در مورخ 5.12.1400 به اینجانب زده است (صفحه 1و 4 پرونده) و حتی یک نفر را به عنوان شاهد معرفی وایشان شهادت داده است که در مورخ 5.12.1400 شخصی از دیوار خانه شاکیه بالا آمده و شاکیه در پی او دوید و صدای جیغ و داد را شنیدم ولی نحوه ضرب را ندیدم(صفحه 5 پرونده) و خلاصه شهادت عینی و قطعی نداشته است. به هر حال اینجانب در مورد این تهمت ها از خود دفاع کرده و در مرحله دادسرا با ارائه لیست رسمی حضور غیاب ...، ثابت کردم در زمان مورد ادعای شاکیه اینجانب سر شیفت کاری بوده ام و پرینت ورود و خروج خود را ارائه دادم که مورد قبول دادسرا قرار گرفت و با توجه به دفاعیات آشکار و روشن اینجانب که حاکی از عدم حضور اینجانب در تاریخ مورد ادعا درب منزل شاکیه وکذب بودن ادعای شاکیه بود ، دادیاری از شاکیه دعوت و اخذ توضیح می کند و شاکیه مدعی میشود که در اعلام تاریخ چند روز دچار اشتباه شدم و در حالیکه
اولا شاکیه در شکایت هیچ تاریخی قید نکرده و
ثانیا برخلاف اظهاراتش در دادیاری در صورتجلسه دادگاه (در صفحه 65) به دروغ گفته دفتر خدمات اشتباه کرده ! وبه هر حال بدون هیچ دلیلی تاریخ چند روز بعد را که در آن تاریخ بنده جهت جلب مراجعه کردم را به دروغ تاریخ وقوع جرم اعلام می کند! و جای شگفتی است که دروغ شاکیه بدون هر گونه دلیل پذیرفته می شود و عليه اینجانب قرار جلب به دادرسی صادر می شود. درحالیکه طبق اقاریر خود شاکیه وآنتن دهی موبایلم بنده در ساعت 8 درب منزل شاکیه با مامور رفتم و 8 ونیم برگشتم و دیگر مراجعه ای نداشتم که در آنتن دهی (صفحه 93 پرونده) مشخص است. لازم به ذکر است برفرض محال که شاکیه چندین روز دچار اشتباه در تاریخ اعلامی شده باشد آیا قابل پذیرش است که شاهدش هم همین اشتباه را کرده باشد؟!!! واین تاریخ بر خلاف تاریخ تحقیقات نیز می باشد که حاکی از ساختگی بودن همه این موارد دارد.
سپس اینجانب در مرحله دادگاه اقدام به اخذ وکیل نمودم و در جلسه دادرسی شاکیه در پاسخ به سوال قاضی این بار ساعت حضور اینجانب را از 10 ونیم به 9 و نیم تغییرداد! و حتی مدعی شد که بنده با مامور از محل رفته و مجدد برگشتم بدون اینکه برای برگشت اینجانب قاضی از ایشان دلیل بخواهد!!! و برخلاف قاعده البینه قاضی بدون دلیل ادعای ایشان را پذیرفت و برخلاف قانون و شرع اعلام لوث کرد. که
با انکار شدید اینجانب و دفاعیات وکیل اینجانب قاضی دادگاه درخواست ردیابی و آنتن دهی گوشی ام را پذیرفته و پس از استعلام مشخص شد که در زمان مورد ادعا شاکیه یعنی مورخ 12.12.1400 ساعت 9 ونیم اینجانب در محل زندگی شاکیه حضور نداشتم و در منزل بودم که حدود یکساعت با منزل ایشان فاصله دارد و در ساعت 8 و30 از محل زندگی ایشان رفته ام و در ساعات مورد ادعای ایشان به منزل و بانکهای واقع خوراسگان و فردوسی مراجعه کردم که در آنتن دهی کامل مشخص است و با احتساب زمان طی شدن این مسیر ها با خودرو ، کاملا کذب ادعای شاکیه ثابت شده است و مدارک بانک نیز پیوست پرونده می باشد.
ضمنا جهت اثبات عدم حضور در محل شاکیه ، شهادت همسر و دخترم را که شاهد حضور اینجانب در منزل بودم را پیوست کردم که بدون دلیل شرعی پذیرفته نشد. از شاهد کذب شاکیه نیز هیچ تحقیقی نشده است.
با وجود این دلایل روشن و دفاعیات واضح که حداقل برای هر قاضی دادگاهی در اصل وقوع جرم ایجاد تردید جدی میکند ، اینجانب را به ناحق و برخلاف دستورات و موازین بین شرعی و فقهی به پرداخت دیه محکوم نموده اند!!!
لازم به ذکر است در خصوص اتهام توهین ، شاکیه در جلسه رسیدگی بر خلاف شکواییه الفاظ دیگری را به دروغ اعلام کردند که نشان از کذب بودن شکایات شاکیه در طرح دارد.
تحقیقات محلی نیز براساس اعلام تاریخ 5.12.1400 صورت گرفته و هیچ مطابقتی با تاریخ اعلامی بعدی شاکیه که 12.12.1400 بوده ندارد. و همچنین طبق اظهار یکی از مطلعین مربوط به فروردین ماه ویا الفاظ گفته شده با موضوع شکایت شاکیه منطبق نبوده یا چیزی ندیده اند و در جلسه رسیدگی که شاکیه الفاظ را تغییر داد مشخص شد کذب بوده است و مثبت هیچ چیزی نمی باشد.
جهات درخواست اعاده دادرسی و خلاف بین شرع:
الف ) در روند پرونده مشخص شده شهادت شاهد در تاریخ اولیه اعلامی بر خلاف شرع بین است:
1. شاهد بر اساس زمان اولی که شاکیه در دادسرا و نه در شکواییه اعلام کرده ادای شهادت کرده پس از ارائه ساعت ورود و خروج مشخص شده در آن زمان اینجانب سر کار بوده ام و بعد از اخذ توضیح شاکیه اقرار کرده که تاریخ وقوع جرم درست نبوده درحالیکه غیر قابل قبول است که شاکیه و شاهد هر دو در زمان وقوع اشتباه کرده باشند مگر اینکه این شکایت ساختگی باشدو این موضوع کذب بودن شکایت و شهادت شاهد را اثبات می کند.
2. به فرض صحت شهادت ، شهادت شاهد بر مبنای شنیده هاست و هیچ چیزی را ندیده یعنی شهادت ایشان عینی یقینی نیست و ارزشی اثباتی ندارد.
ب) شکایت شاکی بر خلاف قاعده البینه است و قاضی محترم به آن توجهی ننموده است. با این توضیح که:
1. هیچ گزارش کلانتری مبنی بر وقوع درگیری در پرونده و جود ندارد و هیچ تماسی با پلیس گزارش نشده است.
2. شاکیه هیچ بینه شرعی برای اثبات ادعای خود ارائه نداده است.
3. دفاعیات اینجانب مثبت کذب ادعای شاکیه مبنی بر حضور اینجانب در محل مورد ادعای شکایت میباشد خاصه لیست ورود و خروج و آنتن دهی و شهادت شهود اینجانب
ج ) شکایت شاکی بر اساس دروغ و کذب می باشد و قاضی پرونده به جای رد شکایت بدون دلیل و بر خلاف شرع شاکیه ، اینجانب را محکوم نموده است چرا که بر اساس دفاعیات اینجانب هیچ علم اجمالی بر وقوع جرم متصور نیست و بر عکس علم بر کذب بودن ادعای شاکیه است. توضیح اینکه:
1.همانطور که از پرونده مشخص است شاکیه بعد از اثبات عدم حضور اینجانب یکبار روز مورد ادعا و یکبار ساعت مورد ادعا را تغییر داده در حالیکه طبق لیست ورود و خروج و برررسی آنتن دهی موبایل ، اینجانب درمورخ 5.12.1400 در محل نبودم و در مورخ 12.12.1400 ساعت 9و 30 در محل زندگی شاکیه نبودم.
2. در خصوص توهین نیز شاکیه الفاظی که در دادیاری اعلام کرده بود را در دادگاه تغییر داد که موجب رد شکایت توهین شد و خود این دروغ گویی و کذاب بودن ایشان را اثبات می کند.
د) رای بر خلاف قواعد فقهی و شرعی و قانونی لوث خاصه ماده 317 قانون مجازات صادر شده چرا که اینجانب طبق لیست ورود و حضور و اقرار شاکیه ، کذب بودن ادعای اولیه و طبق استعلام آنتن دهی و ردیابی موبایل کذب بودن تاریخ ثانویه ساعت حضور را ثابت کردم و دلیل ارائه دادم که در زمان مورد ادعا در محل دیگری غیر از منزل و محله شاکیه بودم. لذا با توجه به دلایل فوق از محضر عالی تقاضای نقض دادنامه و رد شکایت واهی شاکیه به جهات خلاف بین شرع فوق می شود. سپاس
- توسط : رضا زیرک باش
- 15 تیر 1401